از گوشیهای هوشمند گرفته تا رایانههای شخصی و کنسولهای بازی، حداقل یکی از اینها در زندگی ما جا خوش کرده و بسیاری از فعالیتهای ما را به خود اختصاص داده. طبیعی است که شرکتهای مختلفی به دنبال استفاده از این بازار و پتانسیل برای کسب درآمد باشند. در رابطه با صنعت بازیهای رایانهای مطمئناً نامآشناترین شرکتها سونی، مایکروسافت، و نینتندو هستند.
صحنهٔ بازیهای رایانهای همیشه میدان رقابت این سه شرکت بوده و میتوان سونی را برنده این رقابت معرفی کرد. فروش 200 میلیون دستگاه پلیاستیشن2، مهری بر تائید این ادعاست. دو هزار دستگاه اختلاف بین آمار فروش پلیاستیشن3 و ایکس360 با اینکه برتری اندکی است اما باز هم نشان از چیرگی سونی دارد. و حالا در کنسولهای نسل هشتمی که سونی حرفی برای گفتن باقی نگذاشته؛ چیزی حدود 40 میلیون دستگاه پلیاستیشن4 در مقابل تنها 20 میلیون ایکسباکس وان.
اما چرا همیشه کنسولهای سونی به این خوبی فروش میروند؟ با اینکه ایکس360 در ابتدای عرضه رقیب خود را زمین زده بود اما سونی با تغییرات و سیاستهای جدیدی که اتخاذ کرد توانست نهایتاً از مایکروسافت گذر کند؛ هرچند این اختلاف بسیار اندک باشد.
شرکت سونی غول بزرگی است که سرگرمیهای رایانهای سونی زیرمجموعه بخش محصولات مصرفی و گروه خدماتی آن است. این بخش که ابتدا عناوین سرگرمیهای رایانهای سونی و سرگرمیهای شبکهای سونی را داشت، در سال 2016 نام خود را به سرگرمیهای تعاملی سونی تغییر داد.
شکی نیست بازیهایی که برای یک کنسول عرضه میشوند نقش پررنگی در موفقیت آن در بازار دارند. پیرو همین موضوع و طی تصمیمگیریهای سونی، در سپتامبر 2005 با خرید استدیو «گوریلا گیمز» توسط این شرکت بخش جدیدی به سرگرمیهای رایانهای سونی اضافه شد به نام «استدیوهای جهانی سونی» (SCE WWS)، وظیفه این بخش تازه تأسیس تحقیق، توسعه، پیشبینی، و برنامهریزی برای خانواده پلتفرمهای پلیاستیشن است. اما آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟
این شرکت از بخشهای متعددی تشکیل شده که هرکدام یکی از وظایفی که بالا ذکر شد را برعهده دارد. آنها با ساخت بازی، موتورهای گرافیکی و تحقیقات برای بهبود عملکرد بخشهای دیگر، کشتی بازیهای ویدئویی سونی را هدایت میکنند. تصور کنید شما یک استدیو بازیسازی کوچک و گمنام دارید. بعد از ساخت یک بازی خوب و تحسین برانگیز از طرف غولهای این صنعت با شما تماس گرفته میشود. آنها مایل به خرید استدیو شما هستند و اگر موافقت کنید باید مطابق با سیاستهای آن شرکت عمل کنید-بازی بسازید. «استدیوهای جهانی سونی» یکی از این غولهاست. تکتک بازیسازهایی که عضو این مجموعه هستند، عناوین خود را فقط و فقط برای کنسولهای سونی میسازند و وظیفه عرضه و نشر آنها با سرگرمیهای تعاملی سونی است.
وجود این مجموعه را میتوان یکی از عوامل مهم در موفقیت سونی دانست. مطمئناً هرکسی که به دنبال خرید یک کنسول جدید است اول به بازیهایی که میتواند داشته باشد نگاه میکند. اینجاست که اهمیت عناوین انحصاری در موفقیت یک دستگاه وارد صحنه میشود. نگاهی به بازیهای انحصاری سونی بیاندازید، «آنچارتد»، «آخرین ما»، «خدای جنگ»، «بلادبورن» و بازیهای جدیدی که امسال معرفی شدند مانند «ساحل مرده»، اثر جدید کوجیما، «روزهای رفته» ساختهٔ تازهٔ بند استودیوز. این عناوین هستند که باعث فروش بیشتر کنسولهای سونی میشوند.
بخش اعظم این بازیها را استدیوهای خود سونی میسازند، و بقیه نیز طی قراردادهایی که سونی با دیگر بازیسازها امضا میکند ساخته میشوند. نکتهای که مایکروسافت از آن بهره نمیبرد. چند ماه پیش فیل اسپنسر گفت که آنها تصمیم دارند دیگر از بازیهای شخص ثالث (بازیهایی که طی قراردادها ساخته میشوند) پشتیبانی مستقیم نکنند. یعنی مایکروسافت بهدنبال جذب بازیساز و بستن قراردادهای انحصاری نیست. شاید با خود تصور کنید این تصمیم احمقانه بوده، اما اینگونه نیست.
بعد از فروش بسیار موفق پلیاستیشن4 در بازارهایی که پیشتر متعلق به مایکروسافت بود (آمریکا و بریتانیا) و گفتهٔ فیل اسپنسر که «پلیاستیشن4 به قدری جلو افتاده که گرفتن آن غیرممکن است»، مایکروسافت به دنبال راهی برای گریز از این تنگنا بود. میتوان تصمیم آنها مبنی براینکه عناوین انحصاری ایکسباکس وان برای ویندوز 10 عرضه شوند را بخشی از راهحل عبور از سلطه سونی دانست. مایکروسافت که میدانست از راه فروش کنسول دیگر به پای سونی نمیرسد تصمیم گرفت با فروش ویندوز 10 ضررهای مالی را جبران کند. بدین ترتیب شما میتوانید برای بازی کنسول سونی را انتخاب کنید و عناوین انحصاری ایکسباکس را هم روی کامپیوتر خود داشته باشید.
اما چرا مایکروسافت تصمیم گرفت از کاری که سونی کرد تقلید نکند مشخص نیست. شاید به این دلیل که اگر واقعنگر باشیم، هیچ بازیسازی روی دست ناتی داگ،گوریلا گیمز، سانتامونیکا و مدیا مولکول (اتنها 4 مورد از بازیسازهای سونی) باقی نمانده بود که مایکروسافت به دنبال جذب آنها برود. بهعلاوه، استدیوهای ژاپنی نیز مثل همیشه به حمایت خود از سونی ادامه دادند، میتوان استدیو «فرام سافتور» را مثال زد، سازنده بلادبورن، یا بازیهای انحصاری «کپکام»، یا بازی جدیدی که کوجیما مشغول ساخت آن است. اگرچه این موارد آخر زیرمجموعه سازندههای سونی نیستند، اما طی قراردادهایی بازیهای انحصاری فقط برای پلیاستیشن میسازند.
البته میتوان گفت قضیه به نوعی مافیایی است و کار منصفانهای نیست. امروزه بازیسازهای مستقل مانند سینمایی مستقل رو به انقراضاند. با اینکه شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند الکترونیک آرتز ادعا میکنند از بازیسازهای مستقل حمایت میکنند، اما حقیقت این است اگر نگاهی به عرضه کنندههای بزرگ بازیها بیاندازید تعدادی نام محدود مانند «تیکتو»، «الکترونیک آرتز»، «یوبیسافت» و «سونی» را خواهید دید. اینها غولهایی هستند که نبض ساخت و عرضه بازیهای رایانهای را کنترل میکنند و واضح است که هرکدام به دنبال منفعت بیشتر از این صنعت هستند. در چنین شرایطی مشخص است که هیچ استدیوی مستقل و کوچکی توانایی رقابت با این غولها و بازیهای آنان را ندارد. البته استثناهایی وجود دارند اما نه به حدی که در کار این شرکتها تأثیر چندانی بگذارند.
بههرحال، اینها عواملی هستند که در موفقیت پلیاستیشن نقش دارند و بهنظر میرسد بنیان کار چنان محکم است که فعلاً کسی یارای رقابت با سونی و پلیاستیشن را ندارد. اما برای ما به عنوان یک گیمر که ضرری ندارد، ما از بازیهای خود لذت میبریم و اصلاً اهمیتی به سازنده و ناشر و دستهای پشت پرده نمیدهیم. پس همینطور مشغول باشید.
صحنهٔ بازیهای رایانهای همیشه میدان رقابت این سه شرکت بوده و میتوان سونی را برنده این رقابت معرفی کرد. فروش 200 میلیون دستگاه پلیاستیشن2، مهری بر تائید این ادعاست. دو هزار دستگاه اختلاف بین آمار فروش پلیاستیشن3 و ایکس360 با اینکه برتری اندکی است اما باز هم نشان از چیرگی سونی دارد. و حالا در کنسولهای نسل هشتمی که سونی حرفی برای گفتن باقی نگذاشته؛ چیزی حدود 40 میلیون دستگاه پلیاستیشن4 در مقابل تنها 20 میلیون ایکسباکس وان.
اما چرا همیشه کنسولهای سونی به این خوبی فروش میروند؟ با اینکه ایکس360 در ابتدای عرضه رقیب خود را زمین زده بود اما سونی با تغییرات و سیاستهای جدیدی که اتخاذ کرد توانست نهایتاً از مایکروسافت گذر کند؛ هرچند این اختلاف بسیار اندک باشد.
شرکت سونی غول بزرگی است که سرگرمیهای رایانهای سونی زیرمجموعه بخش محصولات مصرفی و گروه خدماتی آن است. این بخش که ابتدا عناوین سرگرمیهای رایانهای سونی و سرگرمیهای شبکهای سونی را داشت، در سال 2016 نام خود را به سرگرمیهای تعاملی سونی تغییر داد.
شکی نیست بازیهایی که برای یک کنسول عرضه میشوند نقش پررنگی در موفقیت آن در بازار دارند. پیرو همین موضوع و طی تصمیمگیریهای سونی، در سپتامبر 2005 با خرید استدیو «گوریلا گیمز» توسط این شرکت بخش جدیدی به سرگرمیهای رایانهای سونی اضافه شد به نام «استدیوهای جهانی سونی» (SCE WWS)، وظیفه این بخش تازه تأسیس تحقیق، توسعه، پیشبینی، و برنامهریزی برای خانواده پلتفرمهای پلیاستیشن است. اما آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟
این شرکت از بخشهای متعددی تشکیل شده که هرکدام یکی از وظایفی که بالا ذکر شد را برعهده دارد. آنها با ساخت بازی، موتورهای گرافیکی و تحقیقات برای بهبود عملکرد بخشهای دیگر، کشتی بازیهای ویدئویی سونی را هدایت میکنند. تصور کنید شما یک استدیو بازیسازی کوچک و گمنام دارید. بعد از ساخت یک بازی خوب و تحسین برانگیز از طرف غولهای این صنعت با شما تماس گرفته میشود. آنها مایل به خرید استدیو شما هستند و اگر موافقت کنید باید مطابق با سیاستهای آن شرکت عمل کنید-بازی بسازید. «استدیوهای جهانی سونی» یکی از این غولهاست. تکتک بازیسازهایی که عضو این مجموعه هستند، عناوین خود را فقط و فقط برای کنسولهای سونی میسازند و وظیفه عرضه و نشر آنها با سرگرمیهای تعاملی سونی است.
وجود این مجموعه را میتوان یکی از عوامل مهم در موفقیت سونی دانست. مطمئناً هرکسی که به دنبال خرید یک کنسول جدید است اول به بازیهایی که میتواند داشته باشد نگاه میکند. اینجاست که اهمیت عناوین انحصاری در موفقیت یک دستگاه وارد صحنه میشود. نگاهی به بازیهای انحصاری سونی بیاندازید، «آنچارتد»، «آخرین ما»، «خدای جنگ»، «بلادبورن» و بازیهای جدیدی که امسال معرفی شدند مانند «ساحل مرده»، اثر جدید کوجیما، «روزهای رفته» ساختهٔ تازهٔ بند استودیوز. این عناوین هستند که باعث فروش بیشتر کنسولهای سونی میشوند.
بخش اعظم این بازیها را استدیوهای خود سونی میسازند، و بقیه نیز طی قراردادهایی که سونی با دیگر بازیسازها امضا میکند ساخته میشوند. نکتهای که مایکروسافت از آن بهره نمیبرد. چند ماه پیش فیل اسپنسر گفت که آنها تصمیم دارند دیگر از بازیهای شخص ثالث (بازیهایی که طی قراردادها ساخته میشوند) پشتیبانی مستقیم نکنند. یعنی مایکروسافت بهدنبال جذب بازیساز و بستن قراردادهای انحصاری نیست. شاید با خود تصور کنید این تصمیم احمقانه بوده، اما اینگونه نیست.
بعد از فروش بسیار موفق پلیاستیشن4 در بازارهایی که پیشتر متعلق به مایکروسافت بود (آمریکا و بریتانیا) و گفتهٔ فیل اسپنسر که «پلیاستیشن4 به قدری جلو افتاده که گرفتن آن غیرممکن است»، مایکروسافت به دنبال راهی برای گریز از این تنگنا بود. میتوان تصمیم آنها مبنی براینکه عناوین انحصاری ایکسباکس وان برای ویندوز 10 عرضه شوند را بخشی از راهحل عبور از سلطه سونی دانست. مایکروسافت که میدانست از راه فروش کنسول دیگر به پای سونی نمیرسد تصمیم گرفت با فروش ویندوز 10 ضررهای مالی را جبران کند. بدین ترتیب شما میتوانید برای بازی کنسول سونی را انتخاب کنید و عناوین انحصاری ایکسباکس را هم روی کامپیوتر خود داشته باشید.
اما چرا مایکروسافت تصمیم گرفت از کاری که سونی کرد تقلید نکند مشخص نیست. شاید به این دلیل که اگر واقعنگر باشیم، هیچ بازیسازی روی دست ناتی داگ،گوریلا گیمز، سانتامونیکا و مدیا مولکول (اتنها 4 مورد از بازیسازهای سونی) باقی نمانده بود که مایکروسافت به دنبال جذب آنها برود. بهعلاوه، استدیوهای ژاپنی نیز مثل همیشه به حمایت خود از سونی ادامه دادند، میتوان استدیو «فرام سافتور» را مثال زد، سازنده بلادبورن، یا بازیهای انحصاری «کپکام»، یا بازی جدیدی که کوجیما مشغول ساخت آن است. اگرچه این موارد آخر زیرمجموعه سازندههای سونی نیستند، اما طی قراردادهایی بازیهای انحصاری فقط برای پلیاستیشن میسازند.
البته میتوان گفت قضیه به نوعی مافیایی است و کار منصفانهای نیست. امروزه بازیسازهای مستقل مانند سینمایی مستقل رو به انقراضاند. با اینکه شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند الکترونیک آرتز ادعا میکنند از بازیسازهای مستقل حمایت میکنند، اما حقیقت این است اگر نگاهی به عرضه کنندههای بزرگ بازیها بیاندازید تعدادی نام محدود مانند «تیکتو»، «الکترونیک آرتز»، «یوبیسافت» و «سونی» را خواهید دید. اینها غولهایی هستند که نبض ساخت و عرضه بازیهای رایانهای را کنترل میکنند و واضح است که هرکدام به دنبال منفعت بیشتر از این صنعت هستند. در چنین شرایطی مشخص است که هیچ استدیوی مستقل و کوچکی توانایی رقابت با این غولها و بازیهای آنان را ندارد. البته استثناهایی وجود دارند اما نه به حدی که در کار این شرکتها تأثیر چندانی بگذارند.
بههرحال، اینها عواملی هستند که در موفقیت پلیاستیشن نقش دارند و بهنظر میرسد بنیان کار چنان محکم است که فعلاً کسی یارای رقابت با سونی و پلیاستیشن را ندارد. اما برای ما به عنوان یک گیمر که ضرری ندارد، ما از بازیهای خود لذت میبریم و اصلاً اهمیتی به سازنده و ناشر و دستهای پشت پرده نمیدهیم. پس همینطور مشغول باشید.
آخرین بروزرسانی : 11 مرداد, 1395